محل تبلیغات شما

فلسفه خون آشام های نسل جدید



خب امروز قراره کتاب معرفی  کنم
یه کتاب خون آشامی
اسمش:وبلاگ خون آشام 
موضوع :درباره یه پسری که تو تولد ۱۳ سالگیش میفهمه نیمه خون آشام
تعداد:۴ جلد
گروه سنی:۱۱ تا ۱۶ سال
اینم عکساش










من خوندم خیلی باحاله
حتی جلد ۲ از همه بهتره که یادمه اونو تو ۱۰ ساعت تموم کرده بودم
رکورد خودم *~*

فعلا بای













سلام گای
شاید یه خبر بد باشه
وبلاگ رو تو وقت مدارس نمیتونم اداره کنم
و قبل از اینم میهن قاط زده بود 
ول این وبو ول نمیکنم
و سال بعد تابستون شایدم زود تر شروع میکنم به فعالیت ثابت تر
تا اون موقع به وب سر میزنم یعنی هستم
فعلا

N

امروز یه عکس آوردم
 باید حرف اول نام کاربری تونو پیدا کنید
همه این شخصیت ها خون آشامن
به جز حرف هایL,G,V,H,N,S
چون اونا اسم نویسنده های معروف وبلاگ ها هستن
و همینطور من قصد توهینی به این نویسنده ها ندارم 
فقط برا اینکه باحال تر بشه گذاشتم

ببخشید اگه غلط املایی وجود داره


شب خوش

امروز زندگی نامه ۴ تا خون آشام واقعی

 رو آوردم

یه نکته شاید برا نصفه شبی

کمی ترسناک باشن من که میگم صبح بخونید

ولی کسایی که جسارت دارن بخونن


ویلاد

با رجوع به تاریخ خون آشام ها، ویلاد الهام بخش دراکولای برام استوکر بوده است (هرچند او شباهت کمی‌ به شرّیرهای گوتیک دارد که در رمان ها آمده است؛ جدا از نام خودمانی دراکولا، در واقع، این طور به نظر می‌رسد که استوکر، از طریق داستان های خود، اطلاعات کمی‌ درباره این شخصیت تاریخی داشته است). ویلاد شاهزاده والاچیا بود که در سن یازده سالگی به عنوان گروگان زندانی شد تا وفاداری پدر او به سلطان عثمانی ثابت شود (و اطمینان از این موضوع که والاچیا پول ادای احترام سالانه خود را پرداخت می‌کند). در اینجا بود که تنفر او نسبت به ترک ها شکل گرفت، که سبب شد تا او کشتار دیووانه کننده ای را بعدها در زندگی اش انجام دهد. پس از بازگشت به کشور جنگ زده خود، برای اجرای قانون و حفظ نظم در کشور، او روشی خشن را در پیش گرفت.

ویلاد گاهی اوقات به عنوان همکار برای او می‌نوشت، و گاهی اوقات به خائن ماتیاس کوروینووس؛ برای مثال در سال ۱۴۶۱: من مردان و ن را کشتم، پیر و جوان … ۲۳۸۸۴ نفر ترک و بلژیکی. بدون آنکه کسانی را که در خانه هایشان زنده در آتش سوختند یا سربازان سرهایشان را از تن جدا نکردند، بشمارم. این نقل قول دوست داشتنی تا حدّ زیادی تفریحات دیگر ویلاد را مدّ نظر قرار می‌دهد، که شامل موارد زیر است: آویختن مردم بر چوب های نوک تیز، میان بدن های آویزان شده و رو به تباهی مردم غذا خوردن، شکنجه ها از تمام نوع ها، و سوزاندن، پوست کندن، برشته کردن، یا پختن مردمی‌ که در مسیر او قرار می‌گرفتند. ویلاد با پشتکاری مثال زدنی، توانست بین ۴۰ تا ۱۰۰ هزار انسان را پیش از مرگ خود در سال ۱۴۷۶، با دست خود به کام مرگ بفرستد.

الیزابت

بیشتر اوقات در تاریخ، او را به عنوان یکی از پُرکارترین ن قاتل سریالی معرفی می‌کنند. الیزابت برچسب خود به عنوان یک خون آشام را با توجه به واقعیتی ادعایی به دست آورد که بر اساس آن، او در وانی پر از خون دختران باکره، حمام می‌کرد تا جوانی خود را حفظ نماید. بنابراین دو نام خودمانی به دست آورد: کنتس خون”، و بانوی خونین کاستیک”.

اگرچه در جزئیات قتل های سادیسمی‌ او جای شک و تردید وجود دارد، امّا نمی‌توان حقایق موجود در این رابطه را کتمان نماید. هنگامی‌ که همسر کنتس در جنگ بود، او غالب اوقات را تنها سپری می‌کرد. و با ابزار خود سرگرم بود و سبب شد تا او شروع به شکنجه ن جوانی کند که در اطراف او قرار داشتند.

او با وعده و وعید ن را به داخل می‌کشاند، قول شغل را به ن دهقانان می‌داد و روش آداب و رسوم را به کسانی که از طبقات پایین جامعه بودند، یادآوری می‌کرد. او مجموعه ای از قوانین غیر ممکن را برای آنها ایجاد کرده بود که پیروی از آنها امکان پذیر نبود؛ و هنگامی‌که آنها (به طور حتم) در اجرای این قوانین شکست می‌خوردند، آنها را با روش های جدید و جالب توجهی مجازات می‌نمود. از جمله این مجازات ها – محدود به این موارد نیست- می‌توان به موردهای زیر اشاره کرد: ضرب و شتم شدید، سوزاندن/ یا قطع کردن دست ها، صورت،، خوردن گوشت ن، گاز گرفتن صورت ها یا دست ها، فرو کردن آنها در آب و فرستادن این ن به بیرون تا از سرما یخ بزنند، گرسنه نگاه داشتن آنها.

شوهر او، هرچند بیشتر اوقات در خانه نبود، از نبوغ همسر خود احساس رضایت می‌کرد و به او پیشنهادهایی را ارائه می‌کرد تا شیوه های کاری اش خلاقانه تر باشد (برای مثال، پوشاندن بدن دختر با عسل و سپس او را در فضای آزاد رها کند تا ات او را نیش باران کنند). در مجموع، بر اساس دست نوشته های او، و انچه که محققان یافته اند، الیزابت پیش از آنکه دستگیر شود، بیش از ۶۵۰ زن را کشته است. ۴ همراه او در محل محاکمه شده و سپس به قتل رسیدند. او تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و چهار سال بعد در همان محل از دنیا رفت


این دو به طرز مرموزی به یکدیگر شبیه هستند، طوری که احساس می‌کنید، داستانی یکسان در دو روستای مختلف رخ داده است. و هر دو، اوّلین نمونه های مستند از هیستری خون آشامی‌ را به تصویر می‌کشند. آرنولد یک یاغی صربستانی بود، که ادعا می‌شود پس از مرگش، بیش از شانزده نفر را در روستای خود در مدوگونا کشته است. پیتر یک کشاورز صربستانی بود که با کمین کردن، نُه نفر را در روستای خود در کیزولوا به کام مرگ فرستاد.

هر دو کشتار، مانع هجوم ناگهانی بیماری های ۲۴ ساعته به روستاهای مجاور شد، و در نتیجه این طور فرض شد که آنها تبدیل به خون آشام شده و روستائیان را به عنوان شکار و طعمه در نظر گرفته بودند.

هر دو مرد ادعا می‌کردند که پیشتر مورد حمله خون اشام ها قرار گرفته بودند، و پس از چنین حمله ای اقدامات احتیاطی را انجام داده اند- در خون خون آشام حمام کرده اند، و خاک قبر این خون آشام را نیز خوردند. با توجه به حمله هایی که به خون آشام ها صورت می‌گرفت، روستاییان را عصبی کرده و دچار جنون نمود. و خواستار نبش قبر و تشریح جنازه این دو شدند.

مستندهای پلیس اتریش که درگیر این پرونده بود، درک کاملی را اتفاقاتی که پس از مرگ این دو و هدف قرار دادن آنها رخ داد، مشخص ساخت. در مورد آرنولد، بیماری واگیردار مدیکووس گلایر (در واقع، یک بیماری ویروسی) برای بررسی مرگ مرموز آنها مدّ نظر قرار گرفت. و به این نتیجه رسیدند که علّت آن سوء تغذیه در منطقه بوده است. همچنین تاثیرات مضّر روزه های شدید ارتودکس شرقی نیز وجود داشته است.


راسپوتین مشاوری قابل اعتماد برای آخرین رومانوف ها محسوب می‌شد؛ بخصوص برای تریزا الکساندرا. او بدین دلیل این موقعیت را در دست گرفت که توانایی عجیب او در درمان جادویی هموفیلی تزاروویچ الکسی (شاید به اندازه کافی خوب به نظر نرسد … امّا به نظر می‌آید پس از اینکه او خود را برید، توانست خون را بند آورد؛ و به او آسپرین و داروهای ضد انعقاد داد).

او متعصبی مذهبی بود که به نوشیدن بیش از اندازه الکل، و دریافت رشوه، علاقه زیادی داشت. هرچند، زندگی او سرشار از جزئیات عجیب و غریب است.

وابستگی خون آشام گونه به راسپوتین، ناشی از رویدادهای معجزه آسایی است که مانع از مرگ او شده اند. او به دلیل تاثیر مخرّبی که بر آلکساندرا داشت، تحت تعقیب دولت مرکزی قرار گرفته بود؛ راسپیتون دعوت شد تا با مقامات حکومتی غذا بخورد، از جمله شاهزاده ایرنا. همسر ایرنا، شاهزاده فیلیکس یوسوپوف، طرح ترور او را ریخته بود.

شام، با مشروب قرمز و کیک آغاز شد، که در آن سیانور ریخته شده بود. با این وجود، راسپوتین تحت تاثیر سیانور قرار نگرفت. یوسوپوف، نگران شد که مدّت زمان زیادی طول بکشد تا راسپوتین جان خود را از دست دهد. به همین دلیل، هفت تیر خود را آورد و چند بار از پشت او را هدف قرار داد. یوسوپوف فکر می‌کرد که کارش را انجام داده است، به همین دلیل به شادی با مهمانان پرداخت.

هنگامی‌که برگشت تا ژاکت خود را بردارد، مورد حمله راسپوتین زنده قرار گرفت (که ظاهرا در گوش یوسوپوف نجواکنان گفته بود: تو پسر بدی هستی”).  پیش از آنکه راسپوتین، شاهزاده را خفه کند، توطئه گران دیگر وارد شدند و بارها به او شلیک کردند و با چوب او را زدند. او فرصتی نداشت. توطئه گران او را با طناب بستند، در قالیچه ای پیچیدند و به رودخانه نیوا پرتاب کردند. جنازه او نوزدهم دسامبر پیدا شد، سه روز پس از طرح ترور، بدون قالیچه و طناب. مامور جنایی، علّت مرگ او را غرق شدن اعلام کرد.


تمامید

امیدوارم خوشتون اومده باشه



سلام امروزم مطالب عجیب آوردم
حتما بخونید

خون آشام شدن در سن بلوغ
بعضی افراد تو سن بلوغ به دلیل کمبود انرژی در بدنشان
میل عجیبی به نوشیدن خون پیدا میکنند
چون خون به اونها حس آرامش میده
که غیر قابل کنترل و اعتیاد آور هست.
همینطور حدود ۵۰۰۰ نفر در سن بلوغ به چیز عجیب واگیر میشن.

علم پزشکی وجود خون آشام ها رو غیر ممکن نمیدونه ولی اونها
معتقدند که خون آشام ها مبتلا به نوعی سندروم به نام رنفیلدز هستند
که نا خداگاه میل شدیدی به خون میکنند
افراد مبتلا به این سندروم درکودکی با دیدن خون هیجان زده میشند
و در سن بلوغ این هیجان بیشتر شده و جوری که شروع به خوردن خون میکنند
همینطور این سندروم نوعی بیماری روانی هست که از کنترل فرد خارج میشود
بعضی از دانشمندان هم معتقدند که یه جور بیماری نادر یا ژنتیکی این طور عوارضی
رو در فرد نشان میده که درمانی هم نداره.

این خون آشام ها خون مورد نیازشون رو
از افراد داو طلب یا نزدیکانشان بهشون خون میدن
ویا بعضی افراد براشون خون میفروشن
مثلا اگه یکی از افراد گروه به خون احتیاج داشته باشه
و کسی از گروه حاضر به خون دادن نباشه 
از گروه بیرون انداخته میشه.

خوردن خون بیش از حد باعث بعضی از بیماری هایی مثله:
آسیب کلیوی،افسردگی،کم آبی،آسیب ریوی حتی مرگ هم میشود
چون خون انسان حاوی آهن هست و آهن بیش از حد در اصل باعث
این بیماری ها میشه.
حتی نوشیدن خون آلوده ،خون آشام ها رو به بیماری هایی مثله:
ایدز،هپاتیت BوC مبتلا میکنه
برای همین قبل از اهدا خون باید هم خون آشامه و هم اهدا کننده 
آزمایش خون بدن.

خب تمامید:-)
امیدوارم خوشتون اومده باشه
فعلا

آخرین جستجو ها

Nick's blog آموزش های ویژه در دست شما! عکس نوشته های جدید و شعر های عاشقانه و غمگین ساعت مچی فانتزی عروسکی کارتونی کودکانه بچه گانه پسرانه زنانه دخترانه 2021 بلیط هواپیما لحظه آخری تهران تبریز زراعت، علوم و تکنولوژی بذر، فیزیولوژی گیاهی Anthony's memory snoopsaglayti دکتر هو liecilikol